لالائـی غفلت

پایگاه اطلاعرسانی اهرامروز – علیرضا کریم پور: راستی چه اندیشهای در دوره جدید پیشآمده که بشر امروز به این سطح از غفلت رسیده است و آن حقیقت گمشدهای که میبایست در این دنیا به آن دست مییافت ، نهتنها دست نیافته ، بلکه آن حقیقت گمشده را هم گمکرده است . دیگر دغدغهای برای یافتن حقایق عالم ندارد.
زندگی روزمره و اشتغال به آن غالباً ما را دچار غفلت کرده است.غفلت از نعمتهایی که داریم،مصیبتهایی که به ما نمیرسد و برطرف میشود، بلاهایی که زمینه آزمایش ما هستند و …
غفلت به معنای اینکه نمیدانیم که میدانیم. بهراحتی از بسیاری پدیدهها،حوادث ، رویدادها و اتفاقات کنار خود عبور میکنیم و گاهی وقتها با این نگاه که انشاء الله گربه است، خود را به خواب غفلت میزنیم.
شهید مطهری در کتاب سیری در سیره نبوی درباره غفلت چنین میگوید:گاهی ما از اطراف خودمان بیخبریم به دلیل اینکه نمیدانیم؛ بیداریم ولی چون نمیدانیم بیخبریم و گاهی از اطراف خود بیخبریم نه به دلیل اینکه نمیدانیم؛ میدانیم ولی فعلًا خوابیم. آدم خواب، عالم است ولی حالتی بر او استیلا پیدا کرده است که از دانستههای خود استفاده نمیکند. این، در خواب ظاهری. بشر یک خواب دیگری هم دارد که اسم آن را خواب غفلت یا غفلت میگذارند. ای پیغمبر! تو خیال نکن که فقط با جاهل روبرو هستی، با غافل هم روبرو هستی. جاهل را به تفکر وادار و غافل را به تذکر، و مردم بیش از آن اندازه که جاهل باشند غافل و خوابند؛ خوابها را بیدار کن و غافلها را متنبّه. وقتی خواب را بیدار کردی او خودش دنبال کار میرود. یک آدم اگر خواب باشد و خطری متوجه او باشد مثلاً قافله حرکت کرده و او خواب مانده است تو او را بیدار کن. وقتی بیدار کردی، دیگر لازم نیست به او بگویی خطر! بلکه همینکه بیدار بشود خودش میبیند خطر است. بهعبارتدیگر وقتیکه بیدار شد لازم نیست به او بگویی برو، بلکه وقتی بیدار شد و دید قافله حرکت کرده خودش دنبال قافله راه میافتد.
غفلت انسان موجب تغییر مسائل او هم میشود و بر عکس. وقتی مسئله انسان تغییر پیدا کرد و مسئلههای اصلی او فراموش شد پاسخ اصلی آنهم فراموش خواهد شد.زمانی که غفلت بر انسان حاکم شد بعید نیست که موجبات غفلت زایی و غفلت زدایی هم جابجا شود. بدین ترتیب زندگی انسان سرشار از مسئلهها و پاسخهای مصنوعی، غیر حقیقی و بدون اصالت میشود.در این صورت باید مطمئن بود که از ابر غفلت جز باران غفلت نمیبارد و کسی که غافل است قطعاً زندگی مناسبی نخواهد داشت.
اکنون لازم است اندکی اندیشه کنیم و مسئله و پاسخ خود را بیابیم : رواج و گسترش موسیقیهای نامطلوب ، کنسرتهای نامتعارف ، اشرافی گری ، پیروی از هوی و هوس، توقف در خیالات، حضور در مسجد ، اطاعت از ولی خدا ، تربیت و تزکیه ، تعلیم و آموزش ، اقتصاد ، سیاست ، آخرت و… کدامیک برای ایجاد غفلت در ما هستند تا از درک حقایق عالم غافل شویم و کدامیک غفلت را برطرف میکند تا بر حقیقت درون خود و قدرت واقعی خودمان آگاه و مسلط شویم.