به گزارش اهرامروز، مرتضی حسن پور/ بیستم تیر مصادف است با فتنه ای که در دانشگاه تبریز در سال ۷۸ رخ داد . حادثه تلخی که توسط ضد انقلاب و بیگانگان طراحی و توسط عده ای از عوامل داخلی آنها به اجرا در آمد. گرچه رویدادهای دوران به اصطلاح اصلاحات را باید به صورت یکپارچه و زنجیروار تحلیل نمود ولی اتفاقات آن روزهای دانشگاه تبریز را که مصادف با دوران دانشجویی اینجانب در دانشگاه علوم پزشکی تبریز بود را یاداوری می کنم تا شاید مظلومیت نظام و شهدا بیش از پیش آشکار شده و حقایق روشن گردد.
بعد از تعطیلی روزنامه سلام به مدیر مسئولی موسوی خوئینی ها به جرم انتشار سند طبقه بندی شده وزارت اطلاعات، عده ای از دانشجویان توسط طیف افراطی دوم خرداد تحریک شده و به راهپیمایی غیر قانونی و تحرکات فیزیکی در خیابانهای اطراف کوی دانشگاه تهران مبادرت نمودند. این امر موجب برخورد خشن نیروی انتظامی با دانشجویان شد طوری که حتی نیروی انتظامی به اتاقهای دانشجویان وارد شد و در طی یک حادثه مشکوک عده ای ناشناس نیز به ضرب و شتم شدید دانشجویان پرداختند . انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تبریز و علوم پزشکی نیز به بهانه اعتراض به ضرب و شتم دانشجویان در روز ۱۹ تیر طی اطلاعیه ای اعلام کرد که نماز ظهر و عصر در محوطه روبروی هیات رییسه دانشگاه اقامه خواهد شد .
در آن روز تجمع از مقابل دانشکده پزشکی شروع شد و جمعیت نه چندان قابل توجهی با شعارهایی که توسط انجمن اسلامی سر داده میشد تا مقابل هیات رییسه راه پیمایی نمودند . نماز جماعت توسط یکی از روحانیون اقامه شد ولی در کمال تعجب عده زیادی از جمعیت حاضر که از طیف افراطی و از هواداران نهضت به اصطلاح آزادی بودند نماز نخواندند و در حین اقامه نماز نیز به دادن شعار مشغول بودند. قیافه برخی از آنهایی را که می شناختم هنوز به یاد دارم . بعد از نماز، بیانیه ای توسط یکی از اعضای انجمن قرائت گردید و در کمال تعجب اعلام شد که تجمع اصلی فردا برگزار خواهد شد .
در پایان مراسم به یکی از اعضای شورای مرکزی انجمن اسلامی که مدتی را با او در خوابگاه هم واحدی بودم گفتم که بهتر است از خیر مراسم فردا بگذرید آن هم به چند دلیل. اولا در حادثه تلخ کوی دانشگاه تهران دوستان شما مقصر اصلی بودند و شما باید آنها را نیز محکوم کنید که فکر نمی کنم چنین شهامت و شجاعتی داشته باشید و اصلا شما به دنبال حقیقت نیستید دوما شما اداره مراسم فردا را دو دستی به این جماعت نماز جماعت نخوان!! تحویل خواهید داد و سوما این اقدام شما به تنش آفرینی در دانشگاه آن هم در ایام امتحانات تبدیل خواهد شد . ولی آن دوست عزیز ! در پاسخ فرمود که شما چه جور دانشجویی هستید !! که در مقابل ظلم به هم شاگردیت سکوت می کنی !!!. از آن گذشته ما مسلط به امور هستیم و اتفاقی نخواهد افتاد .
و متاسفانه با شایعات فراوان و دروغ عده ای شرور و به آلاف و الوف رساندن کشته شدگان و مجروحان حادثه کوی دانشگاه تهران، از شب قبل از مراسم کاملا معلوم بود که حادثه تلخ دیگری در شرف تکوین است و متاسفانه گفتگوهای دانشجویان خیرخواه با اعضای انجمن موثر واقع نگردید و آنها از تصمیم خود در برگزاری مراسم ۲۰ تیر منصرف نشدند و شد آنچه نباید می شد.
بعد از شروع مراسم در بیست تیر، انجمن اسلامی فقط چند دقیقه به قول آن دوست انجمنی مسلط بر امور بود و همان نماز جماعت نخوانها ! فضای مراسم را عوض نموده و به سوی هدف از پیش طراحی شده خویش هدایت نمودند و آن چیزی نبود جز ایجاد تنش و کشاندن آن به بیرون از دانشگاه که متاسفانه با خطای عامدانه انجمن اسلامی این فرصت برای ضد انقلاب فراهم شد . با پیوستن عده ای از اراذل و اوباش که از بیرون دانشگاه به داخل رخنه کرده بودند خشونت خیلی زود آشکار شد و یکی از کارمندان مدیریت فرهنگی دانشگاه که مشغول فیلمبرداری از مراسم بود مورد هجوم قرار گرفت و به طور شدید مضروب گردید .
دیگر تریبون انجمن اسلامی قبله تجمع کنندگان نبود و هر از گاه با بانگی که توسط عده ای خاص در بین دانشجویان زده می شد تجمع به سویی سوق داده می شد و بالاخره بانگ نهایی زده شد و به دروغ گفتند که انصار حزب الله در مقابل درب اصلی دانشگاه برای حمله به دانشجویان تجمع کرده است. دانشجویان خیلی زود خود را بدانجا رساندند و از آنجایی که انجمن اسلامی برای برگزاری مراسم مجوز خروج از دانشگاه را نداشت نیروی انتظامی از خروج آنها ممانعت به عمل آورده و تنش و درگیری اصلی با نیروی انتظامی توسط طیف افراطی آغاز شد .عده ای با استفاده از آجرهایی که برای ساخت مسجد دانشگاه در مجاورت ورودی دانشگاه ریخته شده بود بارانی از سنگ را بر سر عوامل انتظامی و مردم ریختند . حضور استاندار وقت و دکترپزشکیان رییس وقت دانشگاه علوم پزشکی و صحبتهای آنها با برخی از دانشجویان حاضر در صحنه برای پایان دادن به اغتشاش نیز موثر واقع نشد . یکی از حوزه های بسیج که در نزدیکی دانشگاه قرار داشت مورد هجوم قرار گرفت و از آنجایی که پرسنل آنجا مسلح بودند نگرانی از افتادن اسلحه به دست افراطیون مشغله ذهنی بچه های حزب اللهی دانشگاه بود که یکباره خبر متاثر کننده ای رسید : یکی از بسیجیها ( شهید فرهنگی ) حین دفاع از حوزه بسیج بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسیده است . خبر گیج کننده ای بود و نشان می داد که ضد انقلاب مسلح نیز در فتنه حضور فعال دارد . اکثر دانشجویان با مشاهده افراط گری های برخی افراد و نفوذی ها که مشغول تهیه کوکتل مولوتوف بودند صحنه را ترک نمودند اما عده قلیلی کماکان به پرتاب سنگ و شعارهای ساختارشکنانه ادامه دادند. بالاخره در ساعات پایانی روز ، غائله با حضور امت حزب الله به پایان رسید و رو سیاهی برای کسانی ماند که نتوانستند اهم را از مهم تشخیص دهند و بدین ترتیب فرصت فتنه انگیزی به دشمنان دادند.
در این روز ، شهید محمد جواد فرهنگی که در حوزه علمیه حضرت ولی عصر (عج) تبریز مشغول تحصیل علوم دینی بود در راه دفاع از ولایت به شهادت رسید تا با خون سرخ خود جریان فتنه را رسوا نماید و بار دیگر این حقیقت را اثبات نماید که تاسی و پیروی از حماسه حسینی که همانا ایثار، شهادت و مقاومت می باشد تنها راه فلاح و پیروزی می باشد.