به گزارش ارسباران نیوز، ارسباران با مساحتی بالغ بر ۸۰ هزار و ۶۵۴ هکتار روزگاری نه‌چندان دور یکی از مناطق رویشی نادر برای گونه‌های کمیاب جانوری محسوب می‌شد.

ارسباران همان «۱۸ محال» معروف است که در تقسیمات کشوری ابتدا شامل شهرستان اهر می‌شد و امروز شامل شهرستان‌های اهر، ورزقان، کلیبر، خداآفرین و هریس و بخش‌هایی از شهرستان‌های جلفا، مشکین شهر، پارس‌آباد و گرمی می‌شود  نام این منطقه در کتاب نزهه‌القلوب نوشته حمدالله مستوفی قزوینی و کتاب صورالاقالیم یا هفت کشور، نوشته ابواسحاق اصطخری بشکل قره‌داغ یا قراجه‌داغ آمده است. ارسباران عنوان جدیدی است که متعاقب سیاست‌های مرکز گرایانه زمان رضا شاه ساخته شد. بررسی مدارک در اداره ثبت اسناد کلیبر نشان می‌دهد که حداقل تا سال ۱۳۱۰ کلمه ارسباران به کار برده نمی شد. می گویند قره داغ وصفی است که همسایگان شرقی منطقه (اهالی اردبیل) ساخته و به یادگار گذاشته‌اند، بااین توضیح که «قره» درلسان ترکی دلالت برانبوهی وکثرت ودرهم تنیدگی می‌کند. مردم قره داغ در طی جنگهای ایران و روس نقش اساسی داشتند و بخش اعظم تدارکات و افراد قشون ایران ازاین نواحی تامین می شده است.

قابلیت‌های توریستی ارسباران

در پارک ملی ارسباران ۲۲۰ گونه پرنده، ۳۸ گونه خزنده، پنج گونه دوزیست، ۴۸گونه پستاندار (نظیر کل و بز، گراز، خرس قهوه‌ای، گرگ، «وشق» (سیاه‌گوش) و «پلنگ») و ۲۲گونه ماهی شناخته شده است. از گونه‌های پرندگان بومی ارسباران می‌توان به «قره خروس قفقازی»، کبک، دراج و قرقاول و انواع پرندگان شکاری و تعداد بی‌شماری پرندگان آبزی و خشکی‌زی اشاره کرد. «مارال»، گونهٔ منقرض شدهٔ منطقهٔ ارسباران نیز با انتقال هفت راس از پارک ملی گلستان در فضایی به وسعت هفت هکتار در مرکز تحقیقاتی آینالو رها شده و در حال احیا است. ارسباران صرف نظر از جاذبه‌های شکارگاهی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به دلیل وجود گونه‌های گیاهی و جانوری کمیاب، چشم‌اندازهای بکر و وسیع و شکنندگی و آسیب‌پذیری بالای خود در سال‌های ۱۳۵۰و ۱۳۵۲شمسی ابتدا به عنوان منطقهٔ ممنوعه و سپس منطقهٔ حفاظت شده تحت حفاظت و نظارت اعلام شده و سه سال بعد نیز به خاطر زیست بوم‌های گوناگون، ارزش بیولوژیک بسیار بالا و گونه‌های گیاهی و جانوری منحصر به‌فرد به‌عنوان ذخیره‌گاه زیست‌کره شناخته شد؛ اما این منطقه زیبا طی سال‌های اخیر به‌دلیل معدن کاوی، چرای بی‌رویه دام و اجرای برخی طرح‌های عمرانی و دخالت‌های غیرمسئولانه، دستخوش تخریب‌ها و تعرضات فراوانی شده‌است تا آنجا که دیگر از آن طبیعت بکر و زیبا کمتر نشانی باقی مانده‌است.

 

 

تهدیدات ناشی از معدن کاری در منطقه ارسباران

کانسار مس سونگون در آذربایجانشرقی به فاصله ۷۵ کیلومتری شمالغرب شهرستان اهر و ۳۰ کیلومتری شمال شهرستان ورزقان در منطقه‌ای کوهستانی قرار گرفته است. این ناحیه بر روی کمربند کوهزایی آلپ هیمالایا قرار داشته و دارای آب و هوای سرد تا معتدل و مرطوب با پوشش گیاهی متراکم می‌باشد.

سابقه معدنکاری در این منطقه به دو قرن پیش باز می‌گردد، لکن وجود ذخایر مس از نوع پورفیری (مشابه کانسار مس ـ مولیبدن سرچشمه) در سال ۱۳۵۶ محرز گردیده است. با توجه به آخرین برآوردهای انجام شده، کل ذخیره زمین‌شناسی این کانسار برابر با ۸۰۷ میلیون تن با عیار متوسط مس کل ۶۲/۰ درصد به دست آمده است.

طراحی معدن در دو فاز انجام شده و در فاز اول سالانه ۷ میلیون تن سنگ معدن استخراج می‌شود و از آغاز فاز دوم تا پایان عمر معدن ظرفیت دو برابر شده و به ۱۴ میلیون تن در سال خواهد رسید. پیش‌بینی می‌شود حدود ۲ میلیون تن مس خالص از این مقدار ماده معدنی قابل استخراج به دست آید. ظرفیت اسمی کارخانه پرعیارسازی در فاز اول ۱۵۰،۰۰۰ تن کنسانتره مس می‌باشد.

سدهای باطله متوالی معدن مس سونگون (سد اصلی، سد پنجه سنگریزه‌ای و سد کنترل تراوش) به منظور ذخیره باطله ناشی از فرآوری طراحی و ساخته شده‌اند.

 

 

عملیات اجرایی احداث در مجمتع سونگون برای حل مشکل و معضل بیکاری منطقه  در ۱۳ خرداد ماه ۱۳۸۸ آغاز شد. پس از این کلنگ زنی بود دغدغه های زیست محیطی از سوی مسئولان و کارشناسان محیط زیست بروز یافت.

در ادامه فاز جدیدی در روی پروژه های سونگون شکل گرفت و آن عبارت بود از ملاحظات زیست محیطی، آن هم بعد از کلنگ زنی ساخت کارخانه ذوب و پالایش.

با این حال به علت وجود مراتع، جنگل، زمین های کشاورزی و رودخانه در محدوده معدن و مجاورت با منطقه حفاظت شده ارسباران فعالیت های این معدن از نظر زیست محیطی از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است. با توجه به اینکه ارزیابی اثرات زیست محیطی در این معدن بعد از شروع فعالیت های معدنکاری صورت گرفته است، لذا مشکلات محیط زیستی در این منطقه وجود دارد.

نتایج مطالعات نشان می دهد که عمده نگرانی درباره محیط زیست، آلوده شدن آب در اثر تولید زهاب های اسیدی، تخریب زمین و بهم خوردن چشم انداز منطقه، فرسایش و ته نشینی می باشد.

کارشناسان محیط زیست معتقدند کارخانه ی ذوب مس که در طرح توسعه مس سونگون پیش بینی شده است روزانه حدود ۴۰۰ تن گاز دی اکسید گوگرد ( دی اکسید گوگرد ) که معادل دو تا سه برابر گاز دی اکسید گوگرد تولیدی از نیروگاه تبریز است تولید و در فضا متصاعد خواهد کرد. تولید گاز دی اکسید گوگرد در منطقه‌ای به فاصله هفت کیلومتر از جنگل‌های ارسباران آن هم به اندازه بسیار زیاد و خارج از ظرفیت منطقه، می تواند باعث صدمه مستقیم به گیاهان و جانوران و نهایتاً از بین رفتن پوشش گیاهی حساس منطقه شود. بنا بر اخبار منتشر شده در رسانه ها محل ساخت کارخانه پالایش و ذوب مس سونگون در حوزه آبریز « ایلگینه چای» و یا حوزه « اهر چای» پیش بینی شده است که به گفته کارشناسان، در صورت عدم کنترل دقیق پساب‌های تولیدی ناشی از فعالیت این واحدها، سرنوشت بسیار خطرناک و مهلکی در انتظار اکوسیستم منطقه و حتی کشور و منطقه است.

به باور آنان، در صورت عدم کنترل پسابهای ناشی از فعالیت این کارخانه، فلزات سنگین و سمی به رودخانه ارس و از آنجا به دریای خزر انتقال یافته و آثار مخربی بر روی گونه‌های جانوری و جوامع پایین دست محلی خواهد گذاشت.

تعدادی از کارشناسان نیز با هشدار نسبت به جدی گرفتن تبعات ناگوار ورود فلزات سنگین به آبهای سطحی و زیرزمینی، تکرار حادثه « خلیج مینیماتا »ی ژاپن در دریای خزر را در صورت عدم کنترل پسابهای کارخانه پالایش مس سونگون، دور از انتظار نمی دانند.

بنا به گفته ی کارشناسان محیط زیست و فعالان این حوزه  ارسباران، شُش تنفسی منطقه شمالغرب ایران به حساب می آید و تداوم تخریب جنگل های بی نظیر این منطقه می تواند منجر به تغییرات اقلیمی و در ادامه فاجعه ای جبران ناپذیر زیست محیطی شود چرا که علاوه بر خود معدن مس سونگون فراوری های بعد از استخراج و کنستانتره بعد از آن می تواند منجر به تولید آلاینده های خطرناکی شود که علاوه بر نابودی محیط طبیعی سفره های آب زیر زمینی منطقه را نیز مورد هجوم قرار دهد.

 

 

با این همه ملاحظات زیست محیطی در کنار معضل بیکاری و عقب افتادگی ورزقان از کاروان توسعه دو مقوله ای است که باید مورد توجه واقع شوند. اگر تخریب جنگل های ارسباران به بهانه ی ایجاد شغل پسندیده نیست، بهانه قرار دادن ملاحظات زیست محیطی برای مانع تراشی پیش روی سونگون نیز شایسته نمی باشد. تأخیر در اجرای پروژه های سونگون به حدی بوده است که هیچ دلیلی برای ادامه ی تأخیر و نیز عدم اجرای پروژه های کلنگ خورده و حتی ممانعت از ایجاد شهرک صنعتی مس و صنایع جانبی مس در منطقه پذیرفتنی نخواهد بود. لذا بهترین راهکار این است که پروژه های مس منطقه به فن آوری های روز زیست محیطی مجهز شوند و تمام قوانین و ملاحظات زیست محیطی در این زمینه به دقت عمل شوند. از آن جا که فعالیت های معدنی در کل منطقه ی قره داغ و در پوشش قسمت معدنی ارسباران صورت می گیرد و نیز جنگل های ارسباران که در شهرستان های این منطقه پوشش دارد، ضروری است کمیته ی ویژه ای برای مطالعات و بررسی های کارشناسی در برنامه های استخراج معادن و استقرار صنایع مربوط با ملاحظات زیست محیطی تشکیل و وارد عمل شود و در عین حال دغدغه های اجتماعی موجود در منطقه نیز مورد توجه باشد. در این راستا اعتمادسازی در منطقه یک ضرورت است به گونه ای که مردم نگرانی های زیست محیطی را به دور از هرگونه جهت گیری های خاص باور کنند.

در عین حال مردم منطقه از بهره برداری معادن قره داغ به امید رفع عقب افتادگی و تسریع در روند رشد و توسعه و ریشه کنی معضل بیکاری و جلوگیری از موج مهاجرت استقبال می کنند و چنانچه چنین نباشد، دلیلی ندارد به این روند رضایت دهند و در کنار آن محیط زیست منحصر به فرد خویش را در معرض تهدید قرار دهند. نتیجه این که نمی توان مردم منطقه را  میان دو گزینه ی « جنگل های ارسباران » و « بهره برداری از معادن قره داغ » قرار داد و مجبور ساخت که یکی را برگزینند.